کد مطلب:125068 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:249

سیادت و هیبت
شكوه و جلال معنوی امام مجتبی علیه السلام زبانزد خاص و عام



[ صفحه 41]



بود و این صفتی بود كه از جد بزرگوار خویش به ارث داشت.

فاطمه ی زهرا علیهاالسلام در هنگام رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دو كودك خود را نزد آن حضرت آورد و عرضه داشت: اینها كودكان شما هستند، هر كدام را چیزی به ارث دهید. فرمود: هیبت و سیادت و شكوهم از آن حسن و، شجاعت و سخایم از آن حسین. در روایت دیگر او و برادرش حسین را آقا و سرور جوانان بهشتی نامید.

مردی به او گفت: وه چه باعظمت هستی! فرمود: این عزت ایمان است كه در من مشاهده می كنی. [1] .

در روایت آمده: پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هیچ كس به هیبت و شكوه امام مجتبی نرسید. گاه بر در خانه فرشی می گستردند و حضرت بر روی آن می نشست، اما عابران به احترام و جلال حضرتش می ایستادند و راه بند می آمد. و چون چنین می دید برمی خاست و به منزل می رفت تا مزاحمتی برای مردم پیدا نشود. در راه مكه چون پیاده حركت می كرد، دیگران نیز به رعایت حرمت او از مركبها پیاده می شدند، حتی سعد بن ابی وقاص آن دلاور عرب را دیدند كه پیاده شده و در كنار حضرتش در حركت است. به گفته ی واصل بن عطا: نور چهره ی انبیا و فروغ و شكوه پادشاهان در چهره ی حسن دیده می شد. وبه گفته ی ابن زبیر



[ صفحه 42]



آن دشمن سرسخت خاندان رسالت: مادران در هیبت و بلندپایگی فرزندی چون حسن نزاده اند.

ابن عباس برای آن حضرت ركاب می گرفت تا ایشان سوار مركب شوند. شخصی به او گفت: شما با این سن و سال برای او ركاب می گیری؟! ابن عباس گفت: ای نادان، مگر نمی دانی كه او فرزند رسول خداست؟ آیا این نعمت خدا بر من نیست كه برای او ركاب بگیرم؟!

امام محمد باقر علیه السلام فرمود: حسین علیه السلام به احترام بردارش حسن علیه السلام در پیش روی او لب به سخن نمی گشود.


[1] تحف العقول : 234.